جدول جو
جدول جو

معنی شاه فش - جستجوی لغت در جدول جو

شاه فش
شاه وش، شاه مانند
تصویری از شاه فش
تصویر شاه فش
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

واحد طول و آن از سر انگشت میانین دست راست است تا سر انگشت میانین دست چپ آن گاه که دستها را از هم بگشاید و آن معادل 5 ارش کوچک است باع قئلاج
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شاه رش
تصویر شاه رش
((رَ))
شاه ارش. ارش، واحد طول و آن از سرانگشت میانین دست راست است تا سرانگشت میانین دست چپ، آن گاه که دست ها را از هم بگشایند و آن معادل پنج ارش کوچک است، باع، قولاج
فرهنگ فارسی معین
اندازۀ امتداد دو دست درحالی که دست ها را به طور افقی از هم بگشایند، ارش، رش
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شاه وش
تصویر شاه وش
شاه مانند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شاه پر
تصویر شاه پر
(پسرانه)
شهپر
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از شاهدوش
تصویر شاهدوش
خوبرو، زیبا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شاهد وش
تصویر شاهد وش
خوبروی خوش سیما
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شاه فنر
تصویر شاه فنر
بزرگترین فنری که در وسایل نقلیه موتوری در زیر شاسی قرار دارد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شاه پر
تصویر شاه پر
چند پر بزرگ که بر بال مرغ که پرواز با آن انجام میگیرد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گیاه فش
تصویر گیاه فش
گیاه مانند مانند گیاه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شاهدوش
تصویر شاهدوش
شاهد مانند، خوب رو، زیبا
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شاه پر
تصویر شاه پر
شاه بال، بزرگ ترین پر بال پرندگان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ماه وش
تصویر ماه وش
ماه مانند، خوشگل و زیبا مانند ماه
فرهنگ فارسی عمید
مانند گیاه شبیه نبات: سرو با قامتت گیاه فشی طشت مه با تو آفتابه کشی. (هفت پیکر)
فرهنگ لغت هوشیار
مانند ماه، بسیار زیبا: ای بسا از نازنینان خارکش بر امید گل عذار ماه وش. (مثنوی. نیک. 31: 3)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شاهدوش
تصویر شاهدوش
((هِ وَ))
خوب روی، خوش سیما
فرهنگ فارسی معین
بزرگ ترین فنر که در وسایل نقلیۀ موتوری در زیر شاسی و در کنار چرخ ها قرار دارد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شاه بو
تصویر شاه بو
عنبر، مشک، برای مثال بی قیمت است شکّر از آن دو لبان اوی / کاسد شد از دو زلفش بازار شاه بوی (رودکی - ۵۱۳)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شاهوش
تصویر شاهوش
(پسرانه)
آنکه چون شاه بزرگ و شکوهمند است
فرهنگ نامهای ایرانی